خانه در معماری ایرانی (پس از اسلام)
خانه یکی از مباحث مهم در معماری ما می باشد که کمتر به آن پرداخته شده است.متاسفانه در دانشکده های معماری این مبحث مورد بررسی قرار نگرفته است.نیاز به خانه در این زمان خیلی احساس می شود و می بایست با شناخت معماری گذشته و تطبیق ان با معماری معاصر این نیاز را بر طرف کرد.
واژه خانه که امروزه مصطلح است در گذشته به اتاق اطلاق می شده است اتاق را (وستاخ) یا گستاخ نامیده اند و از واژۀ سرا به جا کلمه خانه در اصطلاح امروز آن استفاده می کردند در جنوب ایران اصطلاح خانه سرا (به معنی سرایی با اتاق است) مرسوم بوده است.
به گفته دانشمندان کهن ترین خانه سازی ها به هنگام فرود آمدن آدمیان از غارها به کوهپایه و دشت انجام شد که پس از ان آدمی ناگذیر به ساخت سر پناه گردید.
نشانه های به دست آمده از کهن ترین خانه سازی ها در جهان تا به امروز در گنج دره کرمانشاه یافت شده است که پیشینه آن به ده هزارو پانصد سال پیش میرسد.
در روزگار باستان خانه ها کوچک و کمابیش دارای یک اندام یا اتاق بوده اند. خوابیدن و زندگی و آشپزی و کارهای دستی و همه در یک جا انجام می شده است تا اینکه کم کم کاربری های گوناگون در خانه اندام های ویژه ای برای خود یافتند.
آثار یکی از کهن ترین خانه سازی ها در سرزمین ایران که از هشت هزار سال پیش به جا مانده در پیرامون بویین زهرا در تپه زاغه یافت شده است.طرح معماری خانه ها نشان دهنده هماهنگی کامل آنها با نیاز های مردم ان زمان می باشد این خانه ها الگوی درون گرا داشته و نشان می دهد این ویژگی تا چه اندازه در معماری ما ریشه داشته است. در بیرون خانه ها نه باغی و نه سبزه ای بوده و از این رو خانه به درون باز میشده است.دسترسی به آنها از کوچه بندیهای بسیار سامان مند و منطقی انجام می گرفته است. این خانه ها با خشت هایی دست ساز و بی قالب ساخته شده اند.
پوشش آسمانه از چوب بوده چون در آن سرزمین چوب یافت می شده است.دهانه ها بزرگ نبوده و به اندازه دو و نیم ، سه و چهار متر بوده است.در درون خانه ها کارگاه سفال پذی و شیره پذی قرار داشته است.
مردمی که در خانه های سنتی زندگی میکرده اند ار هر بابت آسوده بوده اند.آنها در اندرونی همه چیز را آماده می کردند و این بخش را بسیار دل نواز و خوشایند می ساختند تا در آن خستگی حس نکنند.
شاید امروزه به چنین سامان دهی فضایی خرده گیری شود که برای نمونه چرا اشپزخانه ها یا ابریزپاه ها بسیار دور از نشیمنگاه بوده اند؟ چرا آنها را در دورترین جای می ساخته اند؟ چرت با این که راهرو ها و دالان های دراز میتوانست جای مناسبی برای آبریزگاه باشد آن را در گوشه ای از خانه می ساخته اند؟چرا در بیشتر خانه ها آشپزخانه در گوشه شمال غربی ساخته می شده است؟

من هادی پورآخوند(ماهان)فارغ التحصیل معماری از بابلسر -مازندران هستم.هدفم از این وبلاگ کمک به تمام معماران عزیز می باشد و امیدوارم قدم کوچکی در معماری باشد.